دوستیهای پیش از ازدواج چه بلایی سر احساساتتان خواهد آورد؟
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۴۰۷۶۳
در این مطلب به سراغ دوستیهای پیش از ازدواج رفتیم تا آثار مخرب این بیراهه ای که برخی افراد به اسم جوانی کردن در مسیرش قرار میگیرند را از نگاه کارشناسی ببینیم.
«قبل از ازدواج اگر کسی بهش میگفت دوستی با جنس مخالف به ضرر خودش است، هیچجوره زیر بار نمیرفت. اتفاقا قیافه حق به جانب هم به خود میگرفت و طلبکار خوشیهای ایام جوانیاش میشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
چرا برخی افراد از تعهد در ازدواج میترسند؟حسابی که از زندگی و آدمهایش خسته شده بود تازه به فکر ازدواج افتاد. شکستهای قبلیاش بیاعتمادش کرده بود به آدمها، بماند که چقدر طول کشید تا یکی را انتخاب کند و بله را بگوید. فکر میکرد گذشته و خاطراتش را پشت در خانه مشترکشان گذاشته و قرار است زندگی جدیدی را شروع کند. اما یک سال بعد تمام خاطرات به سراغش آمد. کارش شده بود مقایسه. دوست قبلیام اینطور قربان صدقه ام میرفت، اما شوهرم چی؟! دوست قبلیام هر روز من را میبرد گردش و تفریح، اما شوهرم اصلا وقت ندارد. گاهی هم خوره شک میافتاد به جانش و میترسید شوهرش هم مثل پسرهایی که قبلا دیده بود حالا به او خیانت کند یا دوباره شکست عاطفی بخورد. آخرش هم همین فکرها از زندگی و هرچه که بود سردش کرد.»
آدمهای نصفه و نیمه در ازدواج!این مسیر اشتباه و بیراهه رفتن برخی از جوانان از چشم مهربان و نکتهسنج پدر و رهبر معظممان دور نمانده و ایشان در حواشی مراسم عقد زوجین بارها نصیحتهای پدرانه خود را به گوش جوانان رسانده تا راه را از بیراهه تشخیص دهند و آرامش حقیقی را در زندگی مشترکشان پیدا کنند نه دوستیهای خارج از عرف.
«در جوامع غربی جوانها، دوره نشاط جوانی و تندی احساسات و غرایز را آزادانه میگذرانند و وقتی به خانواده و به ازدواج میرسند که در واقع بخش زیادی از میل طبیعی آنها و غرایز آنها فرونشسته است. آن شوق و محبت و عشقی که باید در اعماق روح زن و شوهر جایگزین شود، در اینها نیست یا کم است. اینکه بعضی سن ازدواج را برای سالهای میانی عمر که در غرب و تمدن غرب معمول است، میگذارند مثل اغلب چیزهایشان، غلط و برخلاف فطرت و مصلحت بشر و ناشی از این است که به شهوترانی و بیبندو باری اقبال دارند. میحواهند جوانی خود را به اصطلاح خودشان، باخوشی سپری کنند. هوسرانیهایشان را بکنند. بعد که از کار افتاده شدند و آتشهایشان فرو نشست حالا سراغ خانواده بروند. ملاحظه میکنید که در غرب زندگی خانوادگی اینطوری است. طلاقهایزیاد، ازدواجهای ناموفق، مرد و زنهای بیوفا، تخطیهای جنسی فراوان، غیرت کم، زندگی خانوادگی به این معناست.»
دوستیهای خارج از عرف؛ جوانی یا افسردگی؟!جذابیت دوستیهای پیش از ازدواج برای برخی جوانان شاید ضربههای احساسی و آثار مخرب بر آیندهشان را از چشمشان دور نگه دارد و متوجه بلایی که بر سر زندگی مشترکشان خواهد آمد نباشند. به همین خاطر پای صحبتهای «مهدی ناجی عظیمی»؛ کارشناس خانواده و زوج درمانگر نشستهایم تا برایمان از ابعاد این معظل بگویند. اینکه چرا روابط پیش از ازدواج، آدمهای نصف و نیمه را پای سفره عقد میکشاند. آدمهایی که هر بخش از احساسات و عواطفشان را پیش کسی، جا گذاشته اند.
دکتر «ناجی عظیمی» میگوید: «در رابطه با معایب روابط قبل از ازدواج دختر و پسرها چند نکته وجود دارد که باید مورد بررسی قرار بگیرد. یکی از معمولترین چیزهایی که در رابطه دختر و پسر پیش از ازدواج شکل میگیرد. اشتیاق و صمیمیتی است که به شدت آنها را مورد توجه هم قرار میدهد و این باعث میشود که گمان کنند روابطه آنها میتواند بر پایه یک احساس خوشایند و حال خوب شکل بگیرد. این احساس خوشایند تا جایی پیش میرود که وابستگی بین دختر و پسر ایجاد میکند. اما رابطهای که با وابستگی شکل گرفته باشد و تعهد در آن جایی نداشته باشد ممکن است هرجایی خاتمه پیدا کند و تمام شود. وقتی بین طرفین تعهد نباشد به شدت روابط آنها مورد آسیب قرار میگیرد و به لحاظ روانشناختی فشارهای روانی زیادی را به همراه دارد.
برای مثال وقتی دختر یا پسر بعد از اینکه در رابطه شان شکست خوردند و یا دوستی جدیدی را بعد از آن شروع کردند ممکن است دچار اضطراب شدید، ترس از دست دادن، احساس تنهایی، اضطراب، افسردگی و حتی خودکشی بشود.»
دوستیهای پیش از ازدواج را شاید بعضی افراد به اسم خوشگذرانی و جوانی بشناسند، اما واقعیت این است که عاقبت خوشی ندارد و سرانجامش به افسردگی ختم میشود و فشارهای روحی و روانی و شاید خودکشی. وابستگی شدید و بعد از آن ترک شدن ضربه احساسی شدیدی را به افراد وارد خواهد کرد. ضربهای که شاید هر کسی نتواند با آن کنار بیاید و تمام زندگیاش تحت تاثیر قرار بگیرد. باید قبول کرد روابط خارج از عرف از جنس تعهد نیستند پس اگر زمانی طرف مقابلِ فرد بخاطر لذتجویی کسی را جایگزین او کند. فرد همیشه با احساس کافی نبودن به سر میبرد و اعتماد به نفسش را از دست خواهد داد.
مقایسهای که زندگی را به نابودی میکشد!دوستیهای پیش از ازدواج شاید قسمت کوچکی از تجربه زندگی مشترک را به شما بدهد، اما نکتهای اینجاست که این تجربه فقط مربوط به زمانهای خوشی و خوشگذرانی است و کمتر چالشهای زندگی را نشانتان میدهد به همین خاطر وقتی وارد زندگی مشترک میشوید و چالشی جلوی پایتان قرار میگیرند به جای حل و فصل آن، شروع میکنید به مقایسه کردن همسرتان با دوستان قبلیتان و مشکلات را از چشم آن میبینید.
مقایسهای که به گفته دکتر ناجی عظیمی زندگی را تا نابودی خواهد کشاند: «حتی اگر این رابطه به شکل صحیحی تمام بشود. بعد از ازدواج ممکن است میزان توقعات و انتظارات زوجین را مورد تحلیلِ اشتباه قرار بدهد. یعنی، چون در رابطههای قبلی یک سری اتفاقات و موضوعات صمیمیت رخ داده حالا فرد در ازدواج و زندگی مشترکش همیشه درحال مقایسه کردن است. مثلا اینکه پارتنر قبلی من این ویژگیها را داشت، اما همسرم این ویژگیها را ندارد. یا دوستهای قبلی من در روابطشان با من کارهایی را انجام میدادند و یا عکسالعملهای عاطفی و جنسی و خانوادگی دلخواه من را داشتند که حالا همسر من ندارد. یا اینکه اقتدار و حس تکیهگاه بودنی که در پارتنر قبلیام دیده بودم در همسرم پیدا نخواهم کرد. این مقایسه میتواند فرد را دچار تنهایی، سردی و نگرانی کند. میتواند باعث پشیمانی و ناامیدی در زندگی باشد. فرد همیشه با خودش یک احساس ناخوشایند را به دوش میکشد اینکه دیگر به این رابطه امیدی نیست و نمیتوان از این زندگی مشترک لذت برد!»
شوقی که باید هزینه ساخت بنای خانواده میشد!ناجی عظیمی در ادامه صحبتهایش به یکیدیگر از آسیبهای این مسئله اشاره میکند و میگوید: «یکی دیگر از آسیبهای دوستیهای پیش از ازدواج این است که فرد در روابطه دوستی در گذشته توانسته احساسات و هیجانات خود را تخلیه کند و بعد از ازدواج ممکن است آن شور و هیجان دیگر خودش را نشان ندهد و کمرنگ شود. حتی احساس بیحوصلگی هم ونسبت به زندگی داشته باشد. چرا که عادت کرده به اینکه با هرکسی که دلش میخواهد آزادانه رابطه دوستی برقرار کند و تعهد در زمان ازدواج برای او نوعی محدودیت و زندانی شدن به حساب میآید به خاطر همین حتی ممکن است فرد در رابطه با همسرش دچار چالشهای جدی شود.»
تجربهای که اصلا مفید نیست!به عنوان سوال آخر از مهدی ناجی عظیمی زوج درمانگر و مشاور خانواده میپرسیم بعضیها باور دارند دوستیهای قبل از ازدواج باعث میشود شناخت بالاتری از همسرشان داشته باشند و در نهایت زندگی مشترک موفقتری. نظر شما به عنوان کسی که سالها در حوزه زوجدرمانگری فعالیت میکنند چیست؟! «این یک باور غلط است. اینکه میگوید برای شناخت جنس مخالف باید قبل از ازدواج، چند تجربه دوستی داشت اشتباه است و به لحاظ پژوهشی رد شده نه تنها شناخت حاصل نمیشود بلکه وابستگیای شکل میگیرد که چالشهای بسیار و آسیبزایی را به وجود خولاهد آورد. البته آشنایی پیش از ازدواج با دوستی کاملا متفاوت است.»
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیهامنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ازدواج زندگی مشترک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۴۰۷۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروسیهایی بدون تالار و تشریفات
در روزگار کرونا کم کم برخی جوانان تابوی برگزاری یک مراسم مفصل با تعداد زیادی مهمان را شکستند و هنوز هم خیلی از آنان ترجیح میدهند پولشان را بهجای مراسمی شلوغ و پرزرق و برق پسانداز کنند در این پرونده سراغ مزایای چنین تصمیمی رفتیم. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، «ما عروسی بچههای اونا رفتیم، نمی شه که عروسی بچه ما نباشن»! دیالوگی تکراری از برخی پدر و مادرها که باعث میشد پای یک فامیل دور که سالها ندیده بودیمش، به مراسم عروسی فرزند خانواده باز شود. در گام بعدی پدر میگفت حالا که فلانی هست، همکار من هم باشد و مادر میگفت همسایهمان در فلان محله به این بچه خیلی علاقه داشت و یکهو همه بهخودشان میآمدند و میدیدند برای شیرینی 500 مهمان و برای شام حدود 300 مهمان را باید در یک تالار گران با چند رقم میوه، شیرینی، شیرکاکائو یا کافهگلاسه و... پذیرایی کنند. برای شام هم که جوجه حداقل ماجراست و چون به اصطلاح خشک است یا شاید کسی دوست نداشته باشد باید یک خورش کنارش باشد. خب وقتی این همه خرج مراسم و تالار شده حیف است عروس و داماد قبل از مراسم برای عکاسی به باغ نروند و یک گروه فیلم برداری هم از لحظه جوجه لُنباندن مهمانان و عسل دهان هم گذاشتن عروس و داماد فیلم نگیرند. تازه بهتر است حالا که فامیل هدیه میدهند به هرکدام یک گیفت داده شود. (هدیهای که از طرف عروس و داماد داده میشود) و مدام به این جزئیات غیرضروری اضافه میشود. بماند که اگر یک زوج خیلی اهل نمایش باشند ممکن است فرمالیته، افتر و خیلی چیزهای جدید و عجیب دیگر هم به مراسم اضافه شود که هر کدام یک قصه متفاوت دارند و کلی هزینه. اینطوری میشود که چنان داستان گره میخورد که جوانان یا سراغ ازدواج نمیروند؛ یا بعد از عقد اول، مراسم عروسیشان مدام به تعویق میافتد.
اما هنوز هستند جوانانی که چندان به اینکه بقیه جوانان فامیل چه کردند یا دیگران چه میگویند کاری ندارند؛ خط شکن نسلشان هستند برای ازدواجهایی ساده و در عینحال شیک که در آن خبری از خرجهای زیاد نیست، خانواده دوطرف به زحمت نمیافتند؛ مراسم طولانی نیست و عروس و داماد هم حینش درگیر یک ماراتن چند روزه عجیب نمیشوند. یک مدل از این عروسیهای ساده این است که دو خانواده به یک رستوران بزرگ یا تالاری ساده که کارکرد رستوران برای این مراسم دارد، برای ناهار یا شام دعوت میشوند. ساعتی بدون سروصدا و خودنمایی که چه کسی چهمقدار هدیه داده دورهم هستند و ناهار یا شامی میخورند و تمام. عروس و داماد هم ممکن است با کمک یک رفیق هنرمند که عکاسی و کمی ادیت بلد است در همان موقعیت خاطراتی ثبتکنند و هزینههای زیاد میوه، شیرینی، چند مدل غذا، آتلیه، فیلم بردار و لباسهایی را که حتی کرایهشان میلیونی است، پسانداز میکنند یا اگر پساندازی ندارند توی خرج و قرض نمیافتند. هرچند میشود به چنین مراسمی بخشهای کوچکی اضافه کرد یا آیتم دیگری از آن کم کرد. اما حرف این است که خانوادهها و فامیل باید اولویت را روی اینکه فرزندانشان زودتر ازدواج کنند و بهخانهشان بروند، بگذارند و از ظواهر کم کنند و مشوق چنین تصمیمهایی باشند. در این پرونده سراغ این موضوع رفتیم؛ با یک زوج که ازدواجی ساده داشتند صحبت کردیم و پای صحبت یک مشاور نشستیم.
ازدواج آسان؛ انتخابی نوین با آیندهای روشن؟
این باور رایج که شادی و خوشبختی زندگیمشترک وابسته به تجملات و تشریفات مراسم عروسی است، مغایر با واقعیت است
دکتر نجمه عابدی شرق|روان شناسبالینی - ازدواج آسان، پدیدهای نوظهور در جامعه امروز ماست که با استقبال فزایندهای از سوی بعضی جوانان روبهرو شده است. در این شیوه، زوجین با کنار گذاشتن تجملات و تشریفات رایج عروسی، مراسمی ساده و صمیمی برگزار کرده و زندگیمشترک خود را آغاز میکنند. اما این انتخاب چه تبعاتی برای آینده این زوجها خواهد داشت؟ آیا سادگی در برگزاری عروسی، بر کیفیت زندگی مشترک آنها تاثیر منفی میگذارد؟ آیا ممکن است در گذر زمان از این تصمیم خود پشیمان شوند؟ در ادامه به این سوالات پاسخ خواهیم داد.
این انتخاب باید آگاهانه باشد
ازدواج آسان، به عنوان یک انتخاب آگاهانه، میتواند نویدبخش زندگی مشترکی پایدار و پربار باشد. زوجهایی که با تفکری منطقی و با در نظر گرفتن شرایط خود، اقدام به ساده برگزار کردن عروسی میکنند، از همان ابتدا زندگی مشترک خود را بر پایه صداقت، درک متقابل و مدیریت صحیح هزینهها بنا مینهند. این امر میتواند زمینهساز ثبات و آرامش در زندگی آنها باشد. از سوی دیگر، سادگی در برگزاری عروسی به معنای نادیده گرفتن شور و اشتیاق جوانی یا احترام نگذاشتن به سنتها و آداب و رسوم نیست بلکه میتوان با خلاقیت و ابتکار، مراسمی زیبا و در عین حال ساده و کمهزینه برگزار کرد که خاطرهای خوش برای زوجین و مهمانان به ارمغان بیاورد.
تاثیر عروسی ساده بر کیفیت زندگیمشترک
برخلاف تصور برخی، سادگی در برگزاری عروسی هیچ ارتباطی به کیفیت زندگیمشترک در آینده ندارد. این امر که شادی و خوشبختی زندگی مشترک وابسته به تجملات و تشریفات عروسی است، باوری نادرست و مغایر با واقعیت است. موفقیت و شادکامی در زندگیمشترک، ریشه در عواملی عمیقتر مانند عشق، تعهد، درک متقابل، احترام و صبر دارد. زوجینی که با درک این موضوع، زندگیمشترک خود را بر پایه این ارزشها بنا میکنند، فارغ از تشریفات و هزینههای گزاف عروسی، طعم خوشبختی واقعی را خواهند چشید.
احتمال پشیمانی از برگزاری عروسی ساده؟
احتمال پشیمانی از هر تصمیمی در زندگی، تا حدی وجود دارد اما درخصوص ازدواج آسان، این احتمال به مراتب کمتر است چراکه زوجینی که این مسیر را انتخاب میکنند، با آگاهی کامل و با در نظر گرفتن شرایط خود، تصمیمی سنجیده و منطقی گرفتهاند. علاوه بر این، سادگی در برگزاری عروسی به معنای صرفنظر کردن از تمام خواستهها و علایق نیست. زوجین میتوانند با برنامهریزی و مدیریت صحیح، در چارچوب توان مالی خود، مراسمی مطابق با سلیقه و علایق خود برگزار کنند و از آن لذت ببرند.
خانوادهها را چطور متقاعد کنیم؟
متقاعد کردن خانواده و اطرافیان برای انتخاب ازدواج آسان، معمولا میتواند چالشبرانگیز باشد چرا که بسیاری از افراد، تجملات و تشریفات عروسی را جزئی جداییناپذیر از این امر میدانند. در این زمینه، صبر، صداقت و گفتوگوی منطقی، کلید موفقیت است. زوجین میتوانند با شرح دلایل و انگیزههای خود از انتخاب ازدواج آسان و همچنین بیان مزایای این شیوه، نظر اطرافیان را به این موضوع جلب کنند. مهمترین نکته این است که زوجین در تصمیم خود قاطع باشند و به باورها و ارزشهای خود ایمان داشته باشند. اطرافیان هم دیر یا زود، احترام و درک لازم را نسبت به این انتخاب خواهند داشت.
واکنش اصولی به مخالفتها
در مواجهه با مخالفتها و انتقادات، حفظ آرامش و احترام به نظرات دیگران، امری ضروری است. زوجین میتوانند با سعه صدر به صحبتهای مخالفان گوش داده و به سوالات و ابهامات آنها پاسخ دهند. تبادل نظر و گفت و گوی سازنده میتواند به درک متقابل و احترام بیشتر بین طرفین کمک کند. در نهایت، به یاد داشته باشید که ازدواج، آغاز مسیری مشترک در زندگی است. زوجین باید با اتکا به یکدیگر و با در نظر گرفتن خواستهها و نیازهای هم، بهترین تصمیمات را برای زندگی مشترک خود اتخاذ کنند و اجازه ندهند نظرات و انتقادات دیگران، مسیر آنها را تغییر دهد.
ماجرای مراسمی شیک و ساده، بدون نگرانی از بدهیهای بعدی
گفتوگو با عروس 21 سالهای که بدون یک مراسم متداول زندگیاش را شروع کرده و در کنار شوهرش و بدون انتظار از خانوادهها از پس کارها و حتی خرید وسایل برآمدهاند
هرقدر هم از مزایای چنین مراسم سادهای بگوییم بازهم تا پای صحبت کسانیکه خودشان چنین اتفاقی را تجربه کردند، ننشینیم فایدهای ندارد. ضحیسادات و سید مجتبی بهتازگی بزرگ ترهای فامیل را برای ناهار به یک رستوران خوب دعوت کردند، دخترخاله عروس با دوربینش عهدهدار ثبت خاطرات شده و در فضایی ساده و صمیمی یک مهمانی خودمانی را برگزار کردند. سراغ این عروس 21 ساله رفتیم که رشته مشاوره خوانده و به تازگی با مجتبی 22 ساله که مدیریت کسبوکار خوانده ازدواج کرده است تا از کم و کیف چنین مراسمی بگوید.
دلمان مراسمی دور از چشموهمچشمی میخواست
از ضحی میپرسم که ایده برگزاری چنین مراسمی چطور به ذهنتان رسید؟ میگوید: «همیشه دلمان میخواست که یک مراسم ساده، صمیمی و بهدور از چشموهمچشمی داشته باشیم؛ پس تصمیم گرفتیم فقط یک ناهار بدهیم و مراسممان هیچ تجملی نداشته باشد. تعداد مهمانان هم کم باشد تا جمع خودمانیتر شود». او در پاسخ بهاینکه دلیل چنین انتخابی چه بود؟ مثلاً میخواستید زودتر بهخانه خودتان بروید؟ میگوید: «خب هنوز خانهمان آماده نبود پس اولویتمان این نبود زودتر برویم سر خانه و زندگیمان ولی دلمان میخواست یک مراسم خوب بگیریم؛ جوریکه خیلی هزینه نداشته باشد؛ در عینحال شیک باشد و بتوانیم بقیه پولمان را پس انداز کنیم. بهویژه اینکه امکان نداشت پول دیگری مثل وام ازدواج و... دستمان بیاید و بتوانیم پسانداز کنیم. پس تصمیم گرفتیم همهاش را در یک شب خرج نکنیم. خلاصه طوری برنامهریزی کردیم که هم خوش بگذرد؛ هم باب میلمان باشد».
خیلیها نگران بودند بعداً پشیمان شویم
ضحیسادات که بهخاطر رشته تحصیلیاش دستی بر آتش موضوعات مرتبط با خانواده دارد، درباره واکنش اطرافیان میگوید: «قبل از مراسم همه به شدت مخالف بودند و میگفتند نمیشود بدون عروسی بروید سر زندگیتان. بهخاطر اینکه مهمانی ما در رستوران بود من هم قرار نبود لباس متداول عروسی بپوشم و به یک لباس شیک و سفید بسنده کردم؛ برای همین بعضی از بزرگ ترها میگفتند ما آرزو داریم تو را در لباس عروسی ببینیم. البته یک سری وقتی ماجرا را فهمیدند در ظاهر تشویق میکردند و دلگرمی میدادند اما پشت سر به دیگران میگفتند که نگران هستند اگر ما عروسی به شکل مرسوم نگیریم مدتی بعد پشیمان شویم و برای همین مدام از طرف همه تماس داشتیم تا نظرمان تغییر کند. در آن شرایط بهجای تمرکز روی کارهای مهمتر، مجبور بودیم به خیلیها توضیح بدهیم که تصمیممان را گرفتیم و دلیلی نمیبینیم اول زندگی یک خرج بزرگ داشته باشیم. هرچند هزینه همان ناهار هم کم نبود.»
واکنشها بعد مراسم متفاوت بود
اما انگار ورق ماجرا برای این زوج خوشبخت بعد از برگزاری مراسم که حدود دو هفته قبل بوده بهکلی برگشته؛ عروسخانم دراینباره میگوید: «عروسی ما تفاوتهای زیادی با بقیه داشت؛ بهطور مثال قرار نبود لباس عروسی بپوشم چون تصمیم داشتیم که آقایان و خانمها همه در یک سالن باشند اما یکهویی تصمیممان عوض شد و رفتیم سراغ یک لباس عروس پوشیده با روسری بلند. خب این تفاوتها قبلش غافلگیرانه بود اما همه بعد مراسم از جزئیات مراسم مثل سادگی و حتی نوع پوشش عروس و داماد خوششان آمد و حتی یکی از نزدیکان که ابتدا چندان موافق نبود بعد از برگزاری شیک مراسم ما ترغیب شده بود ازدواج تنها پسرش را به همین سبک برگزار کند.»
از کاری که میکنیم مطمئن بودیم
از عروس میپرسم نگران نبود بعداً پشیمان شود که خیلی کارها را نکرده؟ بهطور مثال آتلیه نرفته و... ضحی در واکنش به این سوال میگوید: «من و مجتبی همیشه دلمان یک چنین مراسمی میخواست و خیلی راجع به آن صحبت کرده بودیم تا به این نتیجه رسیدیم. وقتی مطمئن بودیم پس دقیقاً همان تفکراتی را که همیشه داشتیم اجرا کردیم. بهنظر من مراسمی خوب و خاطره انگیز میشود که به همه خوش بگذرد نه اینکه یک عده بهخاطر هزینهای که انجام شده نگران بدهیها باشند. اصلاً مراسمی خوب است که باب دل عروس و داماد باشد چون آن روز، روز آنهاست».
تفاوت ازدواج ما فقط در مراسمش نبود
بد نیست بدانید ضحی و مجتبی فقط یک مراسم متفاوت برگزار نکردند و حتی در بقیه مراحل این ازدواج هم مصمم بودند همه کارها با خودشان باشند. حرفهای این عروس 21 ساله را در این باره بخوانید: «ما از اول که تصمیم به ازدواج گرفتیم دلمان میخواست خودمان پای انتخابی که کردیم باشیم، یعنی همه کارها را خودمان انجام بدهیم. هم خرید جهیزیه و هم مراسم عروسی و ... یعنی معتقد بودیم ما تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم پس نباید بقیه را در خرج و زحمت بیندازیم، پس نه توقع طلا و سرویس از خانواده داماد داشتیم؛ نه توقع خرید جهیزیه از خانواده عروس و به هر دو طرف گفتیم ما خودمان هر چیزی را لازم باشد، تهیه میکنیم؛ بقیه هم در قالب هدیه اگر خواستند چیزی بدهند نه اینکه زیر فشار بروند. الان هم با حقوق کارمندی و معمولی همسرم کم کم شروع به خرید قسطی وسایل کردیم و با پشتوانه وام ازدواجمان به لطف خدا همه چی به خوبی انجام شد و تا حالا مشکلی نداشتیم؛ در یک کلام اینکه خدا واقعاً برایمان برکت و روزی رساند.»
منبع: خراسان
انتهای پیام/